سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2742510

  بازدید امروز : 360

  بازدید دیروز : 42

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
اندیشه ات تو را به راه راست هدایت می کند . [امام علی علیه السلام]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 89/5/23::: ساعت 1:9 عصر

چگونه استعدادهای خود را بشناسیم البته منظورم از استعداد این استعدادهای معمولی مثل نقاشی و ... نیست. از کجا بفهمیم ظرفیت و ارزش وجودی ما چقدر است؟

در پاسخ به سوال شما به بحثی در خصوص ظرفیت اشاره می کنیم.

 ظرفیت، دو گونه است: اکتسابی و غیر اکتسابی. به عنوان مثال: شخص تیز هوش و کند ذهن از جهت توانشهای ذهنی ظرفیت متفاوتی دارند بدون آنکه خود در آن دخالت داشته باشند. دو انسان عالم و جاهل نیز که ابتدا دارای شرایط برابر از جهات مختلف بوده ولی یکی تلاش و فعالیت علمی کرده و دیگری سستی و کاهلی ورزیده است هم اکنون ظرفیت متفاوتی وجود دارد که تفاوت آن ناشی از عملکرد خود آنها است.
اگر چه ظرفیت ذاتی و غیر اختیاری همگان چه بسا کاملا برابر و یکسان نباشد اما همه آنها ظرفیت کافی در جهت رسیدن به کمال لازم ابدی و سعادت جاودانی را دارند. افزون بر آن خداوند نیز در قیامت پرونده هر کسی را متناسب با امکانات و ظرفیت و نعمتهایی که به او ارزانی داشته است محاسبه می کند.
واقعیت آن است که ظرفیت موجودات و انسان ها، همانند ظرف‏هایى نیست که براى برخى نصف و براى برخى تمام آن پر شده باشد؛ بلکه هر موجودى متناسب با وضعیت و موقعیت خود، ظرف و ظرفیتش شکل خواهد گرفت. همه ظرف‏ها متناسب با ظرفیت خود، پر است و به هر مقدار که قابلیت‏ها و استعدادها بیشتر شود و فعلیت پیدا کند، به همان مقدار ظرف‏ها نیز بزرگ‏تر خواهد شد. به طور مثال: هر مقدار معلومات و درجات علمى انسان افزایش یابد، ظرف قلب و سینه او گشادتر خواهد شد.
همچنین هر کدام از جمادات، گیاهان و حیوانات، عرصه خاصى براى ظهور ظرفیت خود دارند. به طور مثال: دانه گندم در مدت چند ماه و با رعایت اصول کاشت و داشت و برداشت، مى‏تواند تبدیل به خوشه‏اى هفتاد دانه‏اى شود. البته هر مقدار عوامل تأثیرگذار کم شود، دانه‏هاى کمترى به بار خواهد نشست و هر گاه عوامل اصلاح، ارتقا یابد، دانه‏هاى بیشترى به ثمر خواهد رسید. نسبت به دیگر انواع گیاهان و حیوانات نیز این چنین است.
درباره اختلاف قابلیت‏ها و تفاوت موجودات، اشاره به چند نکته شایان توجه است:
یکم.
این طور نیست که هر موجودى، تنها دریک شرایط خاص قرار بگیرد و تنها یک نوع قابلیت داشته باشد، بلکه چه بسا وضعیت آن تغییر کند و در نتیجه قابلیت آن نیز ارتقا یابد. به طور مثال: فسیل‏ها طى چند هزار سال، به زغال سنگ و سپس به رگه‏هاى الماس تبدیل مى‏شود. با ترکیب دو گونه از میوه‏ها و یا گل‏ها نیز میوه جدید و یا رنگ و ترکیب جدید حاصل مى‏آید. اما تمامى این گونه تغییرات، نظام‏مند و روش‏مند است.
دوم. ایجاد تغییر، گاهى از سوى «عوامل خارجى» است؛ مانند بیشتر تغییراتى که در جمادات و گیاهان اتفاق مى‏افتد که عوامل انسانى، محیطى و... در آنها تأثیرگذار مى‏باشند. گاهى نیز علاوه بر عوامل خارجى، عوامل شخصى و درونى موجب ایجاد تغییر و تفاوت قابلیت‏ها مى‏شود که درباره انسان‏ها بیشتر این گونه است. به طورى که اراده افراد و عوامل درونى آنان، علاوه بر عوامل محیطى و ژنتیکى در وضعیت شان تاثیر فراوانى دارد و اراده و انگیزه انسان‏ها چه بسا موجب تفاوت قابلیت بسیار در میان آنها شود.
ایجاد و تداوم نظام جهان هستى از سوى خداوند می‏باشد. به همین جهت انتساب به خداوند دارد و گفته مى‏شود: قابلیت‏ها را خداوند داده است. اما این اراده الهى گزاف و بى‏دلیل نیست، بلکه متناسب با وضعیت خود موجودات است. به طور مثال: اگر یک دانه گندیده زیر پا لگدمال شود، قابلیت تبدیل شدن به خوشه را از دست مى‏دهد و اگر زیر خاک قرار گیرد و بقیه شرایط آب و نور فراهم شود، سبز شده و تبدیل به خوشه مى‏گردد و اگر آنچه زیر خاک کاشته شده، گندم باشد، گندم مى‏روید و اگر دانه سیب باشد، محصول آن سیب خواهد بود.
چنان که اگر نطفه انسان در شرایط مساعد قرار گیرد، انسان متولد مى‏شود و اگر نطفه حیوان در مسیر طبیعى خود قرار بگیرد، حیوان به دنیا مى‏آید.
در میان انسان‏ها نیز اگر نطفه حامل ژن‏هاى برتر باشد انسان متولد شده از هوش و توانمندى بیشتر برخورد خواهد شد، ولى اگر نطفه از سوى پدر معتاد یا الکى باشد، چه بسا فرزند متولد شده مشکلاتى از جهت توان‏مندى جسمى و عقب ماندگی عقلى به همراه داشته باشد. حتى از یک پدر نیز در شرایط مختلف، چه بسا فرزندانى با استعدادها و توانمندى‏هاى مختلف به دنیا آیند. که با تغییر شرایط و تفاوت عوامل، مشروطها و معلول‏ها متفاوت مى‏شوند و این هم نشان از نظام‏مندی و روش‏مندی جهان هستی و اراده و تدبیر خداوند دارد. به طوری که، اگر در شرایط متفاوت، نتیجه یکسان مى‏بود، دور از عدالت و برخلاف نظام‏مندى مى‏بود.
بنابر آنچه گفته شد، قابلیت هر موجودى، با توجه به مجموعه شرایط و موقعیت‏ها نمود پیدا مى‏کند و منظور از این که خداوند قابلیت موجودات را داده است به معنای آن است که خداوند نظام عمومى جهان را این گونه برقرار کرده و «مشیت عمومى» او در این دنیا، این چنین است.
همین نظم و انضباط در جهان هستی موجب شده که تفاوت قابلیت‏ها، قابل محاسبه و پیش‏بینى باشد و دانشمندان بتوانند قوانین علمى مانند شیمى، فیزیک و... را کشف کنند و پزشکان از علایم مشابه، به تشخیص بیمارى‏ها موفق شوند.
نکته ی قابل توجه این است که بدانیم، قابلیت‏ها در شرایط مختلف قابل تغییر است و درباره انسان، اراده و اختیار او در تغییر شرایط و یا حفظ موقعیت، نقش اساسی را دارد و بر این اساس مجازات‏ها و پاداش‏ها درباره انسان سزاوار خواهد بود و معنا می یابد.

استعداد و ارزش وجودی انسان:
انسان از منظر آیات و روایات دارای جایگاهی ممتاز و بسیار ارزشمند است. او خلیفه خداوند و جامع اسماء و صفات الهی است و می تواند به رفیع ترین قله های کمال و فضیلت دست یابد. قرآن کریم و روایات معصومین (علیهم السلام) انسان را به خود شناسی دعوت کرده اند و او را به تأمل در خویشتن و سرمایه ها و گوهرهای درونی اش ترغیب و تشویق کرده اند.
این خودشناسی آثار و برکات فراوانی به دنبال دارد که از جمله آنها دستیابی به عزت نفس و احساس کرامت و بزرگواری در خود است. اگر انسان به این حقیقت دست یابد که خداوند پس از پشت سر نهادن مراحل پست، به او استعدادهای شگفت انگیز داده و او را به مقامی ارجمند که برتر از همه موجودات است رسانیده است، بی هیچ تردید حاضر نخواهد شد که خود را هم ردیف حیوانات قرار دهد و زمام خود را به دست خواهش های پست و خواسته های حیوانی بسپارد.
احساس کرامت نفس زمانی حاصل می شود که انسان به برتری هایی که خداوند کریم به او عطا فرموده است آگاه شود. امیر مؤمنان(علیه السلام) در این باره می فرماید: «من کرمت علیه نفسه، هانت علیه شهواته (نهج البلاغه، حکمت 449). آن کس که در خود احساس عزت و بزرگواری کند خواهش ها در نزد او پست و بی مقدار می گردد. شناخت درست و عمیق و واقعی انسان، او را به ارزش وجودی خویش واقف می سازد و سبب می گردد که او، خود را بالاتر از آن ببیند که دامنش را به زشتی ها و گناهان آلوده کند، بلکه سعی می کند عمر خود را چنان سپری کند که گوهر وجودش دستخوش آفت های روزگار نگردد.
برعکس آن کس که احساس شخصیت اخلاقی و ارزشمند بودن را از دست بدهد، ممکن است به هر حقارتی تن در دهد و از دست زدن به هیچ گناهی واهمه و ترسی نداشته باشد. امام هادی(علیه السلام) می فرماید: « من هانت علیه نفسه فلا تأمن شره» (تحف العقول، سخنان حضرت هادی(علیه السلام). آن کس که خود را پست و بی ارزش بداند، از شر و آفت او ایمن مباش.
از دیدگاه امیر مؤمنان(علیه السلام) حداقل بها و قیمت انسان بهشت است و اگر انسان خود را به کمتر از بهشت بفروشد در این معامله دچار خسران و زیان شده است: «انه لیس لانفسکم ثمن الا الجنه فلاتبیعوها الا بها» (حکمت 456، نهج البلاغه). برای جان های شما قیمتی جز بهشت نیست، پس آن را به کمتر از بهشت نفروشید» البته بهشت کمترین بهای انسان مؤمن و خدا باور و جویای کمال است و بالاتر از آن لقای پروردگار و رضوان الهی است که ازکمال بالاتر و از هر لذتی، لذیذتر و گواراتر است. (رجوع کنید به: تهذیب نفس، ابراهیم امینی).دوست عزیز؛
همه ی ما این استعداد را داریم که از مرحله ی حیوانیت پا را فراتر گذاشته، به مرحله انسانیت برسیم؛ یعنی سه قوه شهوت و غضب و وهم را تحت تصرف عقل و شرع در آوریم چرا که انسان در بدو ورود به این عالم حیوان بالفعل است.
امام خمینی (رحمة الله علیه) می فرمایند: «انسان حیوانی بالفعل است در ابتدای ورود به این عالم؛ و در تحت هیچ میزان جز شریعت حیوانات، که اداره شهوت و غضب است، نیست... و اگر تحت مربی و معلمی واقع نشود پس از رسیدن به حد رشد و بلوغ یک حیوان عجیبی می شود که در هریک از شئون مذکوره گوی سبقت را از سایر حیوانات و شیاطین ببرد و از همه قویتر و کاملتر در مقام حیوانیت و شیطنت شود.»1
خداوند انسان را خلیفه خود در زمین، (انی جاعل فی الارض خلیفه) و مسجود ملائکه قرار داد (و سجد الملائکه کلهم اجمعون الا ابلیس) و برای او پیامبران الهی با کتاب های آسمانی فرستاد، تا این خداگونگی از مرحله استعداد به فعلیت درآید و انسان آینه تمام نمای خدا در روی زمین گردد. در این راستا زندگی نیز فرصتی است برای خدایی شدن و عمر انسان اگر در این مسیر هزینه نشود، خسارت است؛ «ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات»
بنابراین هدف از خلقت انسان، خدایی شدن یا خداگونه شدن انسان و فعلیت بخشی به استعداد خلیفه الهی است که از طریق «توحید و خدامحوری» حاصل می شود.
انسان اهداف فراوانی در زندگی خود دارد، ولی اگر بخواهد زندگی اش سامان یابد و به آرامش برسد، باید تمامی اهداف گوناگون خود را در مسیر خاص و برای رسیدن به هدف واحدی که همانا هدف از خلقت انسان است، سازماندهی و جهت دهی کند. برای این منظور نکته اساسی که وجود دارد شناسایی هدف نهایی و اصلی آفرینش است.
از دیدگاه قرآن کریم هدف نهایی انسان در زندگی، قرب الی الله از طریق عبادت و انس با خداوند است؛ «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون؛ و جن و انس را نیافریدم مگر برای عبادت». فایده و اثر عبادت نیز انس با معبود و نزدیک شدن به صفات و کمالات او است. برای هدفگذاری در زندگی باید به گونه ای برنامه ریزی نمود که تمامی اهداف جزئی زندگی در مسیر قرب الی الله توجیه و سازمان دهی شود، تا انسان بتواند در این مسیر به کمال و سعادت واقعی خودش دست یابد.
برای رسیدن به مقام انسانیت لازم است که واجبات الهی را انجام داده و معاصی وگناهان را ترک کنیم. این مرحله در حد ظرفیت تمامی انسانهاست و بسیار مهم و سرنوشت ساز است.
این مرحله که در عرفان اسلامی از آن به قرب فرایض تعبیر می کنند، در نهایت به حصول ملکه تقوی و بهره مندی از آثار و ارزشهای ناشی از آن، خواهد انجامید.
نکته ای دیگر:
انسان برای تقویت استعدادهای درونی خود باید با عادت هایی که مانع رشد انسان و عمل هستند، مبارزه کند. برخی عادتها در انسان مانع حرکت او در جاده ایمان تلقی می شود. به عنوان مثال: کسی که به پرخوری، پرخوابی و پر گویی عادت نموده است، قادر نخواهد بود به انجام وظایف واجب و مستحب خود اقدام کند. عادتهای مذموم در برخی موارد حتی زمینه انجام گناه و تخلف از بندگی حق تعالی را در انسان فراهم می کنند و باعث تضعیف ایمان در او می شوند.


فهرست منایع:
----------
1. امام خمینی ( رحمة الله علیه) چهل حدیث، ص168

برای مطالعه ی بیشتر می توانید به کتاب های زیر مراجعه کنید:
ــ تفسیر انسان به انسان ، آیة الله جوادی آملی
ــ درآمدی بر انسان شناسی ، کلود ریویر، ناصر فکوهی (مترجم)
ــ حیات حقیقی انسان در قرآن ، عبدالله جوادی آملی
ــ شناخت انسان در تصعید حیات تکاملی ، علّامه محمد تقی جعفری
ــ هدف زندگی ، علّامه محمّد تقی جعفری
ــ مشکلات روانی انسان مدرن ، کارل گوستاو یونگ، محمود بهفروزی (مترجم)
ــ تاریخ اندیشه و نظریه های انسان شناسی ، ناصر فکوهی
ــ انسان شناسی عمومی ، اصغر عسکری خانقاه، محمدشریف کمالی
ــ انسان شناسی شهری ، ناصر فکوهی
ــ انسان از دیدگاه اسلام ، احمد واعظی
ــ انسان موجود ناشناخته آلکسس کارل، عنایت الله شکیباپور (مترجم)
ــ انسان شناسی فرهنگی، مردم شناسی فرهنگی ، امان الله قرائی مقدم
ــ انسان شناسی از دیدگاه اسلام ، محمدرحیم نوری
ــ برگی از دفتر انسان شناسی از دیدگاه نهج البلاغه ، ابوالقاسم طاهری
ــ تاریخ اندیشه های انسان شناسی و مردم شناسی، شاخه زرین ، محمدعلی یوسفی زاده
منابع بیشتر را می توانید از آدرس زیر جستجو نمایید:
http://www.adinebook.com/gp/search.html/384-4201109-8424183


 
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید